حقیقت موسیقی چیست؟
موسیقی زبان بینالمللی است؛ هنری است که انسانها را از اقصی نقاط روی زمین به یکدیگر پیوند میدهد موسیقی احساسات و درونیات بشر را به زبانی بیان میکند که همه ی انسانها از هر فرهنگ و با هر زبانی که باشند، آن را در می یابند. به همین دلیل، موسیقی فراتر از زبان و فرهنگ می ایستد و تأثیر سحرآمیز آن قلبها را به هم نزدیک میکند؛ چراکه موسیقی از دل برمیخیزد و لاجرم بر دل مینشیند یک قطعه موسیقی توانایی آن را دارد که با بیان احساسات و برانگیختن آنها به سرعت و بدون نیاز به هیچ واسطهای، از سوی همهی افراد بشر از این سو تا آن سوی کره ی خاکی درک شود. موسیقی امیدها و آرزوهای، ما رنجها و غمهای ما شادیها و عشقهای ما را به زبانی بیان می کند که برای همگان از هر ملیتی که باشند قابل فهم است. آنجا که زبان مانع ارتباط گیری بین انسانهاست موسیقی این مانع را برمیدارد. موسیقی برای نفوذ به قلبها نه مرزهای جغرافیایی میشناسد نه مرزهای زبانی و نه فرهنگی موسیقی زبان احساسات همهی ابنای بشر است و میتواند به یکسان در دل آنهایی که آن را دوست میدارند از ترک و فارس و چینی و هندی تا اروپایی و آفریقایی نفوذ و به همین واسطه دلهای آنها را به هم نزدیک کند. موسیقی با زبان دل سخن میگوید که میان همه ی انسانها و فرهنگها زبان مشترکی است غمها و شادیها و عشقها و امیدهای همه ی انسانها سرشت و منشاء یکسانی دارد اما آنچه میان آنها فاصله میافکند زبانهای مختلفی است که برای بیان این عواطف مشترک و یکسان به کار میبرند.
زبان موسیقی، اما برخلاف زبان گفتاری زبانی واحد و جهانشمول است که میتواند همهی این عواطف مشترک را برای همه ی انسانها از هر رنگ و نژاد و فرهنگی به ملموس ترین شکل بیان کند و انسانها را به این ترتیب به یکدیگر پیوند دهد این، زبان برخلاف زبان گفتاری که همواره نیازمند و در هر ترجمهای بخش نسبتا بزرگی از قابلیتهای بیانی خود را در انتقال از زبان مبدأ به زبان مقصد از دست میدهد، نیاز به ترجمه ندارد و تمامی قابلیتهای بیانیاش را بیکم و کاست در مخاطب قراردادن شنوندههای ترجمه است مختلف از اقصی نقاط جهان حفظ میکند این همه نیست مگر از آن رو که موسیقی عمیقاً در طبیعت ریشه دارد. موسیقی نغمههای هماهنگ است و بازتاب هماهنگی نغمه ها در طبیعت. زمزمه ی جویبار غرش رعد در کوهسار ترنم باران، آواز پرندگان، بانگ خروس، چهچه بلبل خروش آبشارها آوای نرم نسیم، همه و همه موسیقی طبیعتاند و سرچشمه ی همه ی موسیقیهای دنیا انسان آوازهخوان و نغمه سرا نیز بخشی از طبیعت است و آنچه نغماتِ خوش آهنگ طبیعت را هماهنگ ساخته نغمات ساخته ی انسان را نیز هماهنگ ساخته است. طبیعت مهر خود را بر موسیقی زده و قانون موسیقی قانون طبیعت است و اکنون بر عهده ی انسان است که این قانون طبیعی را این قانون ملکوتی را برای آنکه موسیقایی هرچه سازگارتر با آن پدید آورد تا جزئیات آن کشف و شناسایی کند. انسان در مسیر پیشرفت و تکاملش توانست به تدریج به این قوانین دست یابد و آفرینش موسیقایی خود را بر اساس آنها استوار کند. از تقلید صدای حیوانات گرفته تا فریادهای مخصوص شکار، از دمیدن در شاخ حیوانات شکار شده گرفته تا اختراع سازهای ،موسیقی از تولید نواهای ابتدایی گرفته تا خلق قطعات پیچیده رفته رفته انسان به دقایق و ظرایف بیشتری از این قوانین دست پیدا کرد و موسیقی خود را اعتلا بخشید.
منبع :
- ۰ ۰
- ۰ نظر